آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟؟
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟؟
بی وفا بی وفا حالا که من افتاده ام از پاچرا؟
نوشدارویی - نوشدارویی - نوشدارویی و
بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل - سنگدل - سنگدل این
زودتر میخواستی - حالا چرا؟
عمر مارا مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا؟
نازنینا- نازنینا- نازنینا ما به ناز تو
جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان
ناز کن با ما چرا
وه که با این عمر های کوته بی اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا؟
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من - در شگفتم من
نمی پاشد ز هم دنیا چرا؟
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
راه عشق است این یکی بی مونس و تنها چرا؟
بی مونس وتنها چرا؟؟
استاد بنان
به نام او که تو را آفرید تا برایم بهترین باشی... * امروز برای ظهور او چه کرده ایم ؟!؟!؟! * انتظار به امید آبی های وصال شرار شوقی است که شعله در خرمن نا امیدی می زند و آیینه ی آدینه را شراری است همیشگی آنگاه که شوق دیدار تاب انتظار را از کف دل می رباید... * برای ظهور کاری باید کرد از نوعی دیگر * بی صبرانه منتظر حضور سبزتان هستیم، در سایت مهدی موعود! *
http://www.MahdiThePromised.com
* ضمنا با حضور در سایت آدرس وبلاگ خود و دیگر دوستانتان را نیز ثبت نمائید * یا علی مدد *
همه رو برق میگیره مارو چراغ موشی