پس از لحظه های دراز
بر درخت خاکستری پنجره ام برگی رویید
و نسیم سبزی تاروپود خفته ی مرا لرزاند.
و هنوز من
ریشه های تنم را در شن های رویاها فرو نبرده بودم
که براه افتادم.
پس از لحظه های دراز
سایه ی دستی روی وجودم افتاد
ولرزش انگشتانش بیدارم کرد.
و هنوز من پرتو تنهای خودم را
در ورطه ی تاریک درونم نیفکنده بودم
که براه افتادم.
پس از لحظه های دراز
یک لحظه گذشت:
برگی از درخت خاکستری پنجره ام فرو افتاد٬
دستی سایه اش را از روی وجودم برچید
و لنگری در مرداب ساعت یخ بست.
و هنوز من چشمانم را نگشوده بودم
که در خوابی دیگر لغزیدم.
-----------------------------------------------
آهنگ "به نام زندگانی" از "معین" که واقعا زیباست...
دانلود
سلام سلام... وبلاگ من هر بار با یک سوال جدید آپ میشه... خیلی خوشحال میشم جواب شمارو هم در مورد سوالام بدونم...منتظرم..فدات
خیلی زیبا بود...واقعا لذت بردم
سیاست سانسور موسسه ی بلا..اس..ای را وسیعن افشا
نمایید با این سیاست باید مبارزه شود و در صورت لزوم باید این موسسه را تحریم نمود
سلام
مرسی از این اهنگ که گذاشتی
*همه چیز از یاد آدم میره مگه یادش که همیشه یادته*
سلام ... وبلاگ زیبایی داری و زیبا هم می نویسی ... اگه دوست داشتی به هم سر بزن... موفق باشی..
شعر بالا صد در صد تحت تاثیر ارتور رمبو شاعر فرانسوی هست و البته خیلی زیباست
سلام دوست عزیز
نوشته های لطیفی می نویسی
دمت گرم
به ما سر بزن
سلام دوست عزیز
من لینک شما رو دارم ٬ اما لینک خودمو ....
ممنون میشم لینک منو بذارید ..